پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 181697
ظريف و شريعتمداري در خندوانه؟
تاریخ انتشار : 1394/03/17 09:21:19
نمایش : 1544
رامبد جوان اين‌روزها به‌واسطه حضورش در تلويزيون، ارتباط بيشتري با مردم دارد. او که برنامه‌اي را با نام «خندوانه» روي آنتن شبکه نسيم مي‌برد، عقيده دارد اين برنامه باشگاه خنده و شادي مردم است و به مردم يادآوري مي‌کند حالشان را خوب کنند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، البته چندي است اظهارنظرهاي متفاوتي نسبت به اين برنامه مي‌شود. برخي از تغيير نگاه برنامه حرف مي‌زنند و اينکه «خندوانه» با دعوت از برخي چهره‌هاي سياسي روند ديگري را در پيش گرفته.

رامبد جوان اما  چنان که بايد موافق اين سياسي شدن نيست و اعتقاد دارد هدف برنامه اش همواره اين بوده که آدمها فارغ از مختصات سياسي شان در برنامه حضور داشته باشند.

تصور مي‌شود «خندوانه» در سري جديد، شمايل متفاوت‌تري پيدا کرده، طبعا مثل هر برنامه تلويزيوني، گروهي مخالف و موافق هم دارد. اما نکته اينجاست که وجه سياسي برنامه بيش از هرچيز ديگري اين‌روزها روي آن سايه انداخته و دليل انتخاب برخي ميهمانان به اين حرف‌وحديث‌ها دامن زده است. واقعيت «خندوانه» چيست؟

طبعا فکر مي‌کنم نظر مخالفان، روي همان بُعد دعوت از برخي ميهمانان سياسي است. آن‌هم به اين دليل که جناح مقابل، نمايندگان خودشان را در برنامه نمي‌بينند، اما واقعيت اين است که سياسي‌شدن «خندوانه» شوخي است. اين برنامه بسياري از اتفاقات جامعه‌شناسي و روان‌شناختي را با زبان طنز بيان مي‌کند و واقعيت اين است که اين اتفاقات مي‌تواند با هم تلفيق شود، اما به‌هيچ‌وجه دليل خوبي براي متهم‌کردن ما به ساخت يک برنامه سياسي نيست.
کساني که مخالف برنامه ما به جهت دعوت از ميهمانان سياسي هستند مي‌توانند قضاوت کنند که اين مجموعه فقط در تعداد محدودي از برنامه‌ها ميهمانان سياسي داشته. ما ميهمانان ورزشکار، روان‌شناس، مدير، بازيگر و سياسي داشتيم. از نظر من آقاي ظريف هم بايد به برنامه بيايد يا حتي آقاي سلحشور يا شريعتمداري، آن‌هم به چند دليل که اساس ساخت برنامه «خندوانه» است. من کاري به نگاه سياسي آدم‌ها ندارم اما برايم مهم است که يک مسئول چه مي‌کند که حال مردم خوب شود؟ اساسا معني اينکه من کسي را به اين برنامه دعوت مي‌کنم، اين نيست که طرفدار صددرصد او هستم. بلکه به اين معناست که آن آدم‌ها بخشي از مردم جامعه ما هستند. بنابراين بايد همه طيف‌هاي مردم از هر نوع نگاه و طرز تفکري حضور داشته باشند و حرف بزنند. طبعا هرکدام از آنها يک‌سري طرفدار يا موافق دارند. وقتي از کسي مي‌پرسم چه‌چيزي حالت را بد مي‌کند؟ سؤال مهمي مطرح مي‌کنم؛ چراکه معتقدم با اين پرسش بسياري از زواياي رفتاري، ايدئولوژيک، سياسي، اجتماعي و فرهنگي طرف مقابلم روشن مي‌شود و جالب است که اکثرا ميهمانان‌ در پاسخ به پرسش من مي‌گويند «دروغ» از هرچيزي بيشتر حالشان را بد مي‌کند و به نظرم همين پاسخ نشان مي‌دهد که دروغ در جامعه ما چيز شايعي است.

دليل مخالفت عده‌اي با برنامه «خندوانه» را متوجه نمي‌شوم؛ آن هم برنامه‌اي که تمام تلاشش را مي‌کند تا به مردم يادآوري کند حالتان را خوب کنيد. گرفتاري، هميشه هست. کدام کشور دنياست که مردمش گرفتاري و مشکلات نداشته باشند؟ حتي سوئيس هم که به کشور رفاه و آسايش شهرت دارد، مردمش گرفتاري‌هاي خاص خودشان را دارند. من از نزديک مردم افسرده زيادي را در اين کشور ديده‌ام. مهم اين است که با وجود همه مشکلات، مردم به خودشان يادآوري کنند که مي‌توانند حالشان را خوب کنند و هيچ‌کس در اين امر به اندازه خودشان موفق نخواهد بود.

به نظر مي‌رسد نکته اصلي برنامه هم همين موضوع است… .

دقيقا. دو نکته در برنامه ما حائزاهميت است؛ اول اينکه نشان مي‌دهيم همه آدم‌هاي موفق شوخ‌طبع هستند. نمي‌شود آدم عبوس و بداخلاق و گرفته‌اي وجود داشته باشد که اسمش را بتوان آدم موفق گذاشت. چون تو بايد بلد باشي که با دنيا شوخي کني يا بلد باشي با فاجعه شوخي کني. همان‌طور که آرزو مي‌کنم در يک خانواده همه در کنار هم سالم و خوشحال باشند و بچه‌ها دکتر و مهندس شوند، آرزو مي‌کنم در هر خانواده يک کمدين وجود داشته باشد. اين اتفاق بسيار بزرگي است. چون وجود اين آدم‌ها باعث مي‌شود حال اطرافيان هم خوب شود. نکته بعد اين است که متأسفانه ما هميشه عادت کرده‌ايم از کسي متوقع باشيم مثل اينکه مدام از اطرافيان مي‌پرسيم تو براي من چه کاري کردي؟ يا چرا به من توجه نمي‌کني؟ انگار هميشه چيز ديگري بايد وجود داشته باشد تا حال ما بهتر شود؛ اين، تصور بسيار اشتباهي است.

فکر مي‌کنم برنامه به نقطه‌اي رسيده باشد که بتوان يک ارزيابي از عملکرد اين مدت داشت. تأثيرات «خندوانه» را چطور ديديد؟

خيلي‌خوب. براي ما اين اهميت دارد که اين برنامه مورد تحقيق جامعه‌شناسان قرار بگيرد. از نظر من دو نوع نگاه وجود دارد؛ از نخبه به جامعه نگاه کني و از جامعه به نخبه. ما نخبه‌هايي را به اين برنامه دعوت مي‌کنيم و ميزان شادي آنها را نشان مي‌دهيم و همين ميزان خوبي است براي اينکه ببيني حال مردم چطور است. براي من مهم است که جامعه‌شناسان از طريق اين برنامه و واکنش ميهمانان به سؤال‌هاي، من تشخيص بدهند که ورزشکار، وزير يا دکتر مملکت حالش خوب است يا نه؟

واکنش مردم به اين برنامه گاهي برايم حيرت‌آور است. عجيب است اما اين برنامه براي بخشي از مردم، مثل مُسکن است که باعث مي‌شود ساعتي مشکلاتشان را فراموش کنند و سؤالم اين است که اگر روزي اين برنامه تمام شود آنها که به ديدن آن عادت کرده‌اند و به اين شادي نياز دارند چه مي‌شوند؟ باور نمي‌کنيد اگر بگويم اين جمله را روزانه از تعداد زيادي مي‌شنوم که قرص اعصاب مصرف مي‌کردند و الان ديگر وضعيت سابق را ندارند. همين چند وقت پيش بود که خانمي برايم تعريف مي‌کرد که دخترش يک‌سال خودش را در اتاقش حبس کرده و ارتباطش را با خانواده قطع کرده بود و بعد از ديدن اين برنامه به مرور به زندگي برگشته و رابطه‌اش با خانواده خوب شده و حتي به سفر و کوه مي‌رود: يا خانم ديگري که تعريف مي‌کرد يک‌بار خودکشي کرده اما نجاتش دادند و دوباره قصد داشته خودکشي کند تا اينکه بعد از ديدن چندين بار «خندوانه»، تصميم گرفته است به خودش آسيب نزند و اميدوار به بودن در کنارخانواده‌اش باشد.

آقاي جوان، بسياري اعتقاد دارند که سري جديد برنامه با سري پيشين تفاوت‌هاي زيادي دارد. از جمله اينکه شايد در سري جديد بتوان چيدمان برنامه را حدس زد و حتي پرسش‌هاي ثابتي را که از ميهمان برنامه مي‌شود پيش‌بيني کرد. همه اينها غافلگيري مخاطب را کم مي‌کند.

نمي‌دانم اعضاي اتاق فکر «خندوانه» معمولا براي به‌روز نگهداشتن آن، چه تصميماتي مي‌گيرند؟ آيا به فکر تغيير در برنامه نيستيد؟

به‌هرحال ما يک تيم ايده‌پردازي متشکل از بهرام عظيمي، رضا شهيدي‌فرد، سجاد افشاريان و… داريم. طبعا برنامه قابليت اين را دارد که مدام بتوان اتفاقات جديدي را در آن به وجود آورد. اما چيزي که براي برنامه تعريف شده يک قالب مشخص دارد؛ اينکه در برنامه، کمدين يا گفت‌وگو با ميهمان داريم، يا حضور چهره‌هاي جديد مثل نيما و ساير اتفاقاتي که شاهدش هستيد. اما طبعا قاعده تغيير و تحولات اين است که بعد از ٤٠ يا ٥٠ برنامه سعي کنيم چيزهاي جديدي به کليت آن اضافه کنيم. براي من مهم‌ترين اتفاق برنامه اين است که به مردم اميد بدهيم که دنيا جاي خوبي است. ايران سرزمين ماست و به ايراني‌بودنمان افتخار کنيم. همين چند وقت پيش سرود خليج‌فارس را همگي با هم در استوديو اجرا کرديم و بيننده‌هاي خندوانه از آن استقبال کردند. واقعيت اين است که تحقيقات بسياري درباره خنده و شادي به‌عنوان منابع قابل استناد پشت اين برنامه است. شادي اتفاق بسيار مهمي است، همان‌طور که در برنامه بارها به آن تأکيد کردم. روانشناسان تأکيد مي‌کنند روزي پنج دقيقه خنده مصنوعي زندگي شخص را متحول مي‌کند؛ چراکه بعد از دو هفته عبوس‌ترين آدم‌ها يک دقيقه آخر خنده‌هاي مصنوعي‌شان، قهقهه مي‌زنند و بعد از دوماه، مهارت خنديدن را ياد مي‌گيرند. نکته مهم اين است که مغز فرق بين خنده مصنوعي و طبيعي را تشخيص نمي‌دهد. خنديدن اعم از مصنوعي و طبيعي در بدن ما باعث ترشح هرموني مي‌شود که باعث شادي مي‌شود و گلبول سفيدي در بدن به نام «ان- کي» وجود دارد که وظيفه آن حمله به سلول‌هاي سرطاني است و ساختار آنها را به هم مي‌زند. گلبول «ان کي» وقتي ترشح مي‌شود که احساس شادي مي‌کنيم و لبخند مي‌زنيم. من به هيچ‌وجه مخالفت عده‌اي با اين برنامه را متوجه نمي‌شوم؛ برنامه‌اي که تمام تلاشش شادکردن مردم است. در مورد انتقادي که به پرسش‌هاي برنامه هم داريد، بايد بگويم اينها سؤال‌هايي است که براي من بسيار مهم هستند و بايد پرسيده شوند.

يکي از شخصيت‌هايي که به برنامه اضافه شده، «نيما» است. لزوم اضافه‌شدن چنين شخصيتي به برنامه چه بود؟

فکر کرديم بهتر است شخصيتي به‌عنوان نماينده آدم‌هاي معترض در برنامه وجود داشته باشد و شخصيت نيما دقيقا بر اين اساس طراحي شده است. طبعا بين بچه‌هاي تئاتر گزينش کرديم و نيما شعبان‌نژاد گزينه بسيارمناسبي براي حضور در برنامه بود. نيما بسيار باهوش و حواس‌جمع و به نظرم حضورش اتفاق خوبي در برنامه است.

فکر مي‌کنم در ابتدا کسي تصور نمي‌کرد «خندوانه» در شبکه نسيم که مخاطبان محدودي دارد تا اين‌حد ديده شود و فکر مي‌کنم اين برنامه توانسته مخاطبانش را پيدا کند. آيا طرحي مبني بر چگونگي ادامه‌دارشدن برنامه وجود دارد؟

به‌هرحال شبکه نسيم يک شبکه تخصصي است. درحال‌حاضر ما گرامر شبکه و شبکه گرامر ما را مي‌داند. آقاي کرمي مدير شبکه، يکي از بهترين مديراني است که تا به امروز با او کار کرده‌ام. اين را نه به دليل اينکه برنامه ما در شبکه نسيم پخش مي‌شود، بلکه از اين نظر مي‌گويم که در اين مدت نظراتش هميشه به نفع کار بوده. هيچ‌وقت نظرش دوست دارم يا دوست ندارم نيست. ما براي مردم برنامه مي‌سازيم و مديران هم بايد متوجه باشند برنامه براي مردم توليد مي‌شود نه آنها. بنابراين علاقه شخصي آنها در برنامه‌سازي نقش کمتري دارد و خوشبختانه ما اين تعامل خوب را در شبکه نسيم با مديريت داريم. واقعيت اين است که «خندوانه» يک تيم است که همه براي بهترشدنش تلاش مي‌کنيم؛ شايد در نهايت من به‌عنوان سرپرست اين گروه هستم که بايد موافقت يا مخالفتم را با اتفاقي بيان کنم؛ اما ما يک گروه هستيم و من عاشق گروهي‌کارکردن هستم. البته قبلا اين روحيه گروهي‌کارکردن را نداشتم اما از جايي به بعد خودم را تربيت کردم که با گروه کار کردن باعث اتفاقات بهتري مي‌شود و حالم هم بهتر است.

طبعا به واسطه حضور بيشتر در تلويزيون، سينما برايتان کم‌رنگ شده است. هرچند معتقدم بعد از آزمون و خطاهايي که در برنامه‌سازي تلويزيون انجام داديد، «خندوانه» همان ايده‌آلي است که براي خودتان تعريف کرديد. اما «خندوانه» هميشه ادامه‌دار نخواهد بود. فکر مي‌کنيد اين برنامه به جايي رسيده است که بتواند حتي بدون شما راهش را ادامه دهد؟

اگر «خندوانه» سريال بود يا چيزي غير از اتفاقي که هست، نمي‌توانستم پاي آن بايستم. الان کف دستم مي‌خارد براي دکوپاژکردن فيلم و فيلم‌سازي. اما احساسم اين است که اين برنامه الان ديگر مثل يک باشگاه خنده و شادي است و چراغش بايد روشن باشد. واقعيت اين است که مردم به اين شادي نياز دارند، در نتيجه الان ديگر نمي‌توانم به چيز ديگري فکر کنم. شايد در آينده به جايي برسد که به‌اصطلاح موتورش روشن شود و فکر کنم مي‌تواند مسيرش را ادامه بدهد ولي درحال‌حاضر نظري ندارم؛ يعني نمي‌دانم چه اتفاقي خواهد افتاد.

ميهماني هست که همچنان منتظر حضورش در برنامه باشيد؟

دوست داريم دکتر روحاني و آقاي ظريف را در برنامه داشته باشيم و حتي آقاي سلحشور. من با عقايد آقاي سلحشور مشکل دارم و به نظر من حرف‌هايش توهين‌آميز است، اما ما احساسي رفتار نمي‌کنيم. دوست داريم ببينيم لبخند آقاي شريعتمداري چند امتياز مي‌گيرد!

به نظرم حضور رضا شهيدي‌فرد، به‌عنوان همراه شما در اين برنامه اتفاق خوبي براي «خندوانه» است، چراکه از معدود برنامه‌سازاني است که هميشه کيفيت و خلاقيت در آثارش وجود داشته. بعد از چندين ماه همکاري به سليقه مشترک رسيده‌ايد؟

بله. رضا شهيدي‌فرد بسيار حرفه‌اي و فوق‌العاده است. سليقه، دانش و اشراف او به برنامه‌سازي و رسانه ملي بي‌نظير است. واقعيت اين است که بعد از اضافه‌شدن او به گروه باري از دوش من برداشته شد.

آقاي جوان اتفاقي در برنامه وجود دارد که تصور مي‌کنم باز هم رنگ کليشه به خودش مي‌گيرد؛ حضور کمدين‌هايي که تعدادشان محدود است و در طولاني‌مدت مي‌تواند مخاطب را خسته کند. فکري براي تنوع بيشتر براي حضور کمدين‌ها در برنامه شده است؟

بله. به مرور تعداد آنها بيشتر خواهد شد؛ مثلا با جواد عزتي صحبت کرده‌ايم و تعدادي ديگر از دوستان که در کنارمان خواهند بود.

حرفي هست که ناگفته باقي مانده؟

باز هم تأکيد مي‌کنم ما سياسي نيستم و نخواهيم شد. طبعا يک برنامه تلويزيوني سياست‌هاي خاص خودش را دارد، اما نمي‌توان ما را به اين متهم کرد که برخي از کارها را بنا به دستور يا فرمايش انجام مي‌دهيم؛ مثلا لازم نيست کسي به ما دستور بدهد درباره شهدا يا جانبازان صحبت کنيم و قسمتي بسازيم. ما به آنها معتقديم و بايد درباره قهرماني‌شان صحبت کنيم و يادآوري کنيم کساني از جانشان گذشتند تا ما الان اينجا باشيم و يک عده‌اي هنوز وجود دارند که جانباز هستند و همين مردمي هستند که ما بين آنها زندگي مي‌کنيم. چرا عده‌اي فکر مي‌کنند اين حرف‌ها به من حکم مي‌شود؟ من از دو نماينده تفکر راستي‌ها و چپي‌ها براي حضور در برنامه دعوت کردم و خواهم کرد و شايد عده‌اي نپذيرند در برنامه حضور داشته باشند. اين اتفاق، ديگر تقصير من نيست.
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html